خلاقيت چيست؟
محققان مشخص كردند كه عمدهترين دليل عدم كارايي برنامه هاي آموزش خلاقيت تاكيد صرف اين برنامه ها بر تفكر خلاق به عنوان يكي از شش منبع موثر در خلاقيت است. خلاقيت يا آفرينندگي فرآيند ذهني کشف ايدهها و مفاهيم، يا آميزش ايدهها و مفاهيمِ موجود است که توسط فرآيند بينش خودآگاه يا ناخودآگاه تحريک ميشود. در واقع خلاقيت يعني بکارگيري تواناييهاي ذهني براي ايجاد يا تبلور يک فکر يا مفهوم جديد که برخي نيز آن را به ترکيب ايدهها يا ايجاد پيوستگي بين ايدهها تعبير نمودهاند.
در تعريفي ديگر خلاقيت بازي با تخيل و امکانات است که در حين تعامل با عقايد، افراد و محيط، منجر به ارتباطات و نتايج جديد و معنا دار مي شود.
مراحل چهارگانه خلاقیت:
آمادگي(preparation)، نهفتگي، اشراق و اثبات (Verification) را ذكر كرده است. از اين ديد، افراد خلاق ابتدا با مسئله يا يك فرصت آشنا شده و سپس از طريق جمع آوري اطلاعات با مسئله يا فرصت مورد نظر درگير ميشوند.در مرحله بعد افراد خلاق روي مسئله تمركز مي كنند.
در اين مرحله فعاليت ملموسي مشاهده نمي شود و فرد سعي در نظم دادن تفكرات، انديشه ها،تجارب و زمينه هاي قبلي خود جهت نيل به يك ايده دارد.درگيري ذهني عميق فرد(خودآگاه و ناخودآگاه)فراهم كردن فرصت (جهت تفكر بر مسئله) به خلق و ظهور ايده اي جديد و بديع منجر مي شود. در نهايت فرد خلاق در صدد برمي آيد صلاحيت و پتانسيل ايده خويش را به اثبات برساند.
پیرو فرضیه محققان ،گزارشي درباره تحليل عوامل فکر خلاق توسط آزمايشگاه روانشناسي دانشگاه کاليفرنياي جنوبي منتشر شد. قبل از اين تاريخ، تحقيقات کمي درباره خلاقيت فکري اجرا شده بود. و هيچگونه تحليل عواملي از آن بعمل نيامده بود. اما حتي در آن زمان هم نشريات و آثار روانشناسي و تعليم و تربيت حاوي تعداد نسبتاً زيادي فرضيه در زمينه خلاقيت بود که از نظر تجربي هنوز بررسي نشده بود.
تعريف خلاقيت از ديدگاه روانشناسي:
خلاقيت يكي از جنبه هاي اصلي تفكر يا انديشيدن است. تفكر عبارت است از فرايند بازآرايي يا تغييراطلاعات و نمادهاي كسب شده موجود در حافظه درازمدت.
تفكر بر دونوع است: 1 - تفكر همگرا 2 - تفكر واگر
تفكر همگرا عبارت است:
از فرايند بازآرايي يا دوباره سازي اطلاعات و نمادهاي كسب شده موجود در حافظه درازمدت
تفكر واگرا عبارت است:
از فرايند تركيب و نوآرايي اطلاعات و نمادهاي كسب شده موجود در حافظه درازمدت، خلاقيت يعني تفكر واگرا.
براساس اين تعريف خلاقيت ارتباط مستقيمي با قوه تخيل يا توانايي تصويرسازي ذهني دارد. اين توانايي عبارت است از فرايند تشكيل تصويرهايي از پديده هاي ادراك شده در ذهن و خلاقيت عبارت است از
1- فرايند يافتن راه هاي جديد براي انجام دادن بهتر كارها...
2- خلاقيت يعني توانايي ارائه راه حل جديد براي حل مسائل...
3- خلاقيت يعني ارائه فكرها و طرح هاي نوين براي توليدات و خدمات جديد استمرار آن پس از غيبت آن پديدهها.
خلاقيت از ديدگاه روانشناسان
1- خلاقيت يک فرايند است، نه يک محصول و نتيجه
2- خلاقيت فرايندي جهتدار و هدفدار است که يا براي نفع شخص است و يا براي نفع گروه اجتماعي
3- خلاقيت به توليد چيز تازه، متفاوت، و بنابراين بينظير منجر ميشود، اعم از اينکه آن چيز، کلامي يا غيرکلامي، واقعي يا انتزاعي باشد.
4- خلاقيت از تفکر واگرا ناشي ميشود(موريس دِبس)
5- خلاقيت يکي از راههاي تفکر است و مترادف هوش نيست که تواناييهاي ذهني را در برميگيرد.
6- توانايي خلق کردن به تحصيل معلومات قابل قبول بستگي دارد.
7- خلاقيت شکلي از تخيل کنترل شده است که به نوعي به پيشرفت ميانجامد.
8- خلاقيت توانايي ديدن چيزها با يک نظر نو و غير معمولي و ديدن مشکلاتي که هيچ کسِ ديگر وجود آنها را تشخيص نميدهد و سپس ارايه رهيافتهاي جديد و معمولي و اثر بخش را ذکر ميکنند(پاپاليا)
تعريف خلاقيت از ديدگاه سازماني
خلاقيت يعني ارائه فكر و طرح نوين براي بهبود و ارتقاي كميت يا كيفيت فعاليت هاي سازمان برای مثال افزايش بهره وري، افزايش توليدات يا خدمات، كاهش هزينه ها، توليدات ياخدمات از روش بهتر، توليدات يا خدمات جديد را خلاقیت گویند.
شش عامل موثر در ایجاد خلاقيت افراد :
1- دانش:داشتن دانش پايه اي در زمينهاي محدود و كسب تجربه و تخصص در ساليان متمادي؛
2- توانايي عقلاني: توانايي ارائه ايده خلاق از طريق تعريف مجدد و برقراري ارتباطات جديد در مسايل؛
3- سبك فكري: افراد خلاق عموما در مقابل روش ارائه شده از طرف سازمان و مديريت ارشد ، سبك فكري ابداعي را بر مي گزينند؛
4- انگيزش: افراد خلاق عموما براي به فعل درآوردن ايده هاي خود برانگيخته ميشوند؛
5- شخصيت: افراد خلاق عموما داراي ويژگيهاي شخصيتي مانند مصر بودن، مقاوم بودن در مقابل فشارهاي بيروني و داخلي و نيز مقاوم بودن در مقابل وسوسه همرنگ جماعت شدن هستند؛
6- محيط: افراد خلاق عموما در داخل محيطهاي حمايتي بيشتر امكان ظهور مييابند
معني لغوي خلاقيت
خلاقيت يعني توانايي خلق کردن چيزهاي تازه و نو، نه خلق کردن چيزهايي از هيچ که اين فقط کار خدا است. به عبارت ديگر يعني بکارگيري توانائيهاي ذهني براي ايجاد يا تبلور يک فکر يا مفهوم جديد است و نيز برخي خلاقيت را به ترکيب ايدهها يا ايجاد همبستگي و پيوستگي بين ايدهها ميدانند.
خلاقيت از ديدگاه مردم عادي
1- خلاقيت يعني چيز تازه و متفاوت به وجود آوردن
2- خلاقيت آفرينش تصادفي يک چيز تازه است
3- خلاقيت يعني آن چيزي که خلق ميشود. هميشه تازه و غير از آن چيزي است که وجود دارد يا قبلا وجود داشته و به خاطر همين ميگويند بي نظير است.
4- خلاقيت يک فرايند ذهني بيمانند است که هدفش توليد چيزهاي تازه و متفاوت ميباشد.
5- خلاقيت را مترادف هوش برتر ميدانند و فکر ميکنند هرکسي که خلاق است نابغه هم هست.
6- خلاقيت جرقهاي از نبوغ است و ارثي ميباشد و با محيط و يادگيري رابطهاي ندارد.
7- خلاقيت مترادف تخيل و خيالپردازي است.
8- خلاقيت از همه مردم اين است که مردم در دو گروه بزرگ جاي ميگيرند: گروه همنوا يا همرنگ، و گروه خلاق يا نوآور. گروه اول آنچه را که از آن انتظار دارند انجام ميدهند. گروه دوم روشها و نظرات تازهاي مطرح ميکنند و مردم به آنها توجه ندارند.
اهميت خلاقيت
همه سازمانها براي رشد و بقاي خود نيازمند انديشههاي نو و نظريات بديع و تازه ميباشند. افکار و نظريات جديد خون تازهاي در کالبد سازمان تزريق کرده و آن را از فنا و نابودي ميرهاند. حيات جهان بسيار متغير و پرتلاطم امروز ما، نيازمند نوآوري و خلاقيت ميباشد. در اين عرصه، اهميت نيروي انساني قابل مشاهده است؛ زيرا اگر اين نيرو که در واقع منبع اصلي مولد انرژي در سازمان است، با بيتوجهي روبرو شود و يا سرکوب شود سازمان روز به روز ضعيفتر شده و چرخهاي آن يکي پس از ديگري از حرکت خود باز خواهد ايستاد. بنابراين منبع عظيم نيروي انساني عامل کليدي در تمام جوامع براي پيشرفت ميباشد و مهارت انساني و ارتباطي محسوب ميشود. نيروي انساني در ايجاد فضاي مناسب ظهور خلاقيت و پرورش نيروهاي انساني خلاق، داراي اهميت بسيار زيادي است.
بکارگيري ايدههاي نوين ناشي از خلاقيت، نوآوري را بوجود ميآورد که در واقع نوآوري، عملي ساختن ايده ناشي از خلاقيت را امکانپذير ميسازد و آن را بصورت يک محصول جديد با خدمت تازه ارائه مينمايد. براي شخص خلاق لذتي ارزش دارد که از خلاقيت ناشي ميشود و رضايت خاطر او را تأمين ميکند و همين خلاقيت در رشد و تکامل شخصيت شخص خلاق مؤثر است.
تعريف کلی خلاقيت
خلاقيت يکي از مشخصههاي بارز رفتار انساني است که به نظر ميرسد اسرارآميزترين ويژگي و در عين حال حياتيترين مشخصه در پيشرفت آدمي ميباشد. بعضي فکر ميکنند که خلاقيت يعني چيزي از هيچ اما اينگونه نيست و در حقيقت خلاقيت نوعي توانايي در توليد ايدههاي نو از طريق ترکيب، تغيير و دوباره به کار گيري آنها و ارائه يک طرح جديد است. گاهي ممکن است در اثر ترکيب و تغيير، ايدهاي بسيار خلاقانه، برجسته و عالي ظهور کند و گاهي هم ايدهاي ساده، خوب و عملي. در هر حال هر دو توانستهاند تأثير شگفتانگيزي از خود به جاي بگذارند.
خلاق بودن به سن و سال ربطي ندارد و با توجه به نيروي دروني خود که عبارت است از مجموعه باورها، احساسها، تربيتها، باورهاي متافيزيکي و پرورش آنها ميتوان خلاقيت را در خود تقويت کرد.
راهها و روشهاي خلاقيت
براي اينکه کودکان و انسانها بتوانند طرحي کاملا ابتکاري ارائه دهند، بايد به فرايند خلاقيت توجه کنند. از جمله مراحل زير حائذ اهميت مي باشد:
1- آمادگي: تفکر خلاق در اين مرحله بسيار طولاني است. مثلا آنشتاين اگر چه مقاله خودش را درباره نسبيت در چند هفته نوشت، ولي هفت سال طول کشيد تا خودش را براي اين کار آماده کند و بايد دقت کافي براي فرايند جذب صرف شود.
2- نهفتگي: فرد خلاق بعد از گردآوري حقايق و عقايد متعدد در طول زمان متوجه ميشود که بايد براي مدتي به صورت موقت کارش را کنار گذاشته و به تضرع و فعاليتي ديگر بپردازد. و اين در واقع گامي در فرايند خلاقيت است و به ظاهر درباره مسئله کاري انجام نميدهد ولي در حقيقت بياختيار در همه حال در فکر کردن و انديشيدن ميباشد.
3- الهام: در اين مرحله چون در مرحله قبلي مشغول انديشيدن بود، بطور ناگهاني راه حلي به ذهنش ميرسد و فرد خلاق به افکار تازهاي دست پيدا مي کند و اين بخش الهام در اثر دو فعاليت قبلي به نام آمادگي و نهفتگي بوجود ميآيد.
4- اثبات و تجديد نظر: چون در مرحله قبلي کار خود را تا حدودي حل شده ميداند و احساس رضايت ميکند ولي اين امر در همه امور صدق نميکند و در تفکر خلاق ممکن است نادرست يا تنها بخشي از آن درست باشد. در اين جا بايد به آزمايشگاه برود و فرضيهها و نظريههايش را با آزمايش ثابت کند يا راه حلهاي پيدا شده را مورد تجديد نظر قرار دهد.
ویژگی های افراد خلاق
1- افراد خلاق بخش عمدهاي از وقت خود را صرف توجه دقيق به اطراف خود ميکنند و سوژههاي جديد براي فکر کردن پيدا ميکنند.
2- افراد خلاق بسيار کنجکاو هستند.
3- در جستجوي موضوعات پيچيده هستند.
4- در حل مسئله و مشکلات کوشاترند.
5- انعطاف پذيرند.
6- مسائل پيچيده را به مسائل ساده ترجيح ميدهند.
7- در فکر و عمل مستقل هستند.
8- از شوخطبعي خوبي برخوردار هستند.
9- کمتر به رفتار اجتماعي توجه دارند بيشتر به کار خودشان سرگرم هستند.
10- در يک مسئله چند فکر و راه حل دارند.
11- نسبت به پيش فرضهاي قبلي ترديد ميکنند و محدود به رسم و عادت نميشوند.
12- بي تفاوت از کنار مسائل نميگذرند و محيط پيرامون خود را هميشه با دقت مورد توجه قرار مي دهند.
موانع خلاقيت
نگرشهاي منفي در انسانها مانع از خلاقيت ميشوند که عبارتند از:
1- مشکلي وجود ندارد: اين گونه افراد هرگز رويارويي مناسب عاطفي، و روانشناختي و عملي با مشکلات را ياد نگرفتهاند.
2- اين مشکل حلشدني نيست: اين گروه داراي نگرشهاي غير خلاقانه هستند و هنگام روبرو شدن با مشکلات اظهار ميکنند که اين مشکل حل شدني نيست و قبل از مبارزه با مشکل تسليم ميشوند.
3- اين مسئله در تخصص من نيست: اين گروه از افراد فکر ميکنند که شايد بايد توسط بعضي از کارشناسان حل شود و کار آنها نيست.
4- من خلاق نيستم: اين گروه از افراد نميدانند که افراد همانطور که از نظر قد يا نيروي بدني با هم فرق دارند، از لحاظ صفات ديگر نيز با هم متفاوت هستند. همه ي افراد داراي مقداري خلاقيت هستند.
5- براي خلاق بودن بايد هنرمند بود: اين گروه معتقدند که افراد خلاق بايد هنرمند باشند در صورتي که خلاقيت نميتواند فقط مربوط به کارهاي عملي يا هنري باشد، بلکه در کارهاي صنعتي، اداري، کار اجرايي و غيره نيز بايد خلاق بود و خلاقيت را در خود زنده کرد.
6- مردم چه خواهند گفت: بعضي فکر ميکنند اگر کاري را انجام دهند و منجر به خلاقيت آنها شود، افراد ديگر آنها را غير عادي و نابهنجار بدانند.
7- ممکن است شکست بخورم: در اين گروه، ترس از شکست خوردن است که به کاري دست نميزنند و از خود خلاقيت بروز نميدهند.
8- مرا مسخره خواهند کرد: عده اي معتقد هستند اگر کاري را انجام دهند يا يک راه حل ابتکاري از خود نشان دهند ديگران او را مسخره خواهند کرد و مورد تمسخر قرار ميگيرد.
9- مي ترسم شکست بخورم: ترس از شکست يکي از بزرگترين موانع در پيشرفت است. آنها نمي دانند که شکست ما در حقيقت جزء ابزارهاي يادگيري ميباشند که براي رسيدن به هدف به آنها کمک ميکند و شکست نشانهاي از عمل، تلاش و کوشش است که از بيحرکتي بهتر است.
عوامل مؤثر در پرورش خلاقيت افراد
1- علاقه: کارهاي خلاقانه هميشه با علاقه زياد همراه بوده.
2- اطلاعات: خلاقيت فعاليتي همراه با تفکر کردن است و اطلاعات ماده اوليه و اساسي آن محسوب ميشود.
3- انگيزه: وقتي انگيزه دروني حفظ شود خلاقيت حفظ ميشود.
4- افزايش سرعت واکنش: غني بودن آموزش و پرورش، توسعه اطلاعات و افزايش سرعت واکنش افراد نسبت به انگيزههاي محيطي، بر کيفيت خلاقيت ميافزايد.
5- افزايش حل مسئله و تصميمگيري: اگر بتوانيم قدرت تصميمگيري و مهارت حل مسئله را به گونهاي تلفيق نماييم، به نتيجه تفکر خلاق کمک نمودهايم و زمينههاي لازم براي پرورش خلاقيت را فراهم آوردهايم.
6- اعتماد به نفس و نترسيدن: اگر شخصي از اعتماد به نفس بالايي برخوردار باشد و از تمسخر و يا نظرات ديگران درباره خودش نهراسد، خلاقيت او افزايش پيدا ميکند.
7- محيط مناسب: تجربيات عيني و تعامل با محيط يادگيري در شکوفايي خلاقيت نقش اساسي دارد.
8- کنجکاوي و سؤال کردن
9- مشکلات جالبند: وقتي با مشکلي روبرو ميشوند براي آنها با ارزش است و به دنبال حل مسئله و مشکل برميآيند.
10- ديدن خوب: افراد خلاق هرچيز را با دقت نگاه کرده و براي خود مسئله طرح نموده و بعد به دنبال حل آن مسئله حرکت ميکنند.
11- نياز به کسب موفقيت: خلاقان همواره بدنبال کسب اهداف و موفقيت هستند.
12- رفتار از نوع A: يعني داراي رفتار بسيار رقابتي، عجول، مقاوم و محاسبهگر در رابطه با انجام امور باشند.
13- انتقاد پذيرند: انتقاد ابزاري ارزشمند است. پذيرش انتقاد و استفاده از آن براي بهبود ايدهها ضروري است تا راه حل هاي با کيفيتي توليد شود.
آموزش و پرورش و خلاقيت
از آنجا که دانشآموزان مدت زيادي را در مدرسه سپري ميکنند و تجارب زيادي را از مدرسه فرا ميگيرند، لذا ميتوان ادعا کرد که آموزش و پرورش و مدرسه نقش مهم و اساسي را در تحقق خلاقيت در دانشآموزان در آينده به عهده دارند. لذا آموزش و پرورش بايد سعي کند به طرق گوناگون زمينههاي پرورش و بروز خلاقيت در دانشآموزان را فراهم آورده و بدين ترتيب موجب پرورش مهارتهاي شهروندي آنها گردد.
در دنياي پيچيده کنوني که شاهد رقابت هاي فشرده جوامع گوناگون براي دستيابي به جديدترين فن آوري و منابع قدرت هستيم، افراد تيزهوش، خلاق و صاحبان انديشه نو و تفکر واگرا به مثابه گران بهاترين سرمايهها از جايگاه بسيار والا و ارزشمندي برخوردار هستند. ما امروزه بيش از هر زمان ديگر نياز به افراد هوشمند و خلاق داريم، زيرا جوامع در دوره انتقال و تغيير، نياز مبرمي به راهحلهاي خلاق براي حل مسئله آينده و حال و فردا دارند. کودکان امروز لازم است بزرگسالاني خلاق و مبتکر باشند، زيرا جهان به سرعت در حال تغيير و دگرگوني است و آنان نياز دارند براي رويارويي با مشکلات و چيره شدن بر آنها خلاقانه فکر و عمل کردن را بياموزند.
موانع بروز خلاقيت در آموزش و پرورش
از آنجا که نظام آموزشي نقش اساسي در شکوفايي استعدادهاي بالقوه فراگيران دارند و ناکارآمد بودن اين نظامها خود بزرگترين مانع بروز خلاقيت و نوآوري است. موانع بروز خلاقيت در آموزش و پرورش عبارتند از:
1- محدود کردن شاگردان به کتاب درسي و گفته معلم
2- استفاده از روشهاي سنتي متکي بر تکرار و تقليد در آموزش
3- جلوگيري از شک و برخورد عقايد
4- تأکيد زياد بر نمره دانشآموزان به عنوان ملاک خوب بودن
5- روش تدريس سنتي و مبتني بر معلم محوري
6- عدم شناخت معلم نسبت به خلاقيت و شيوههاي پرورش آن
7- فقدان حداقل امکانات لازم براي انجام فعاليتهاي خلاق دانشآموزان
8- در اهداف و محتواي کتابهاي درسي چيزي بعنوان خلاقيت مطرح نشده است.
9- عدم توجه به تفاوتهاي فردي دانشآموزان
10- عدم پذيرش ايدههاي جديد
11- دادن تکاليف درسي زياد به دانشآموزان
12- استهزا و تمسخر به خاطر ايده يا نظر اشتباه دانشآموزان
13- استفاده از سيستم پاداش و تنبيه براي دانشآموزان
14- نظارت و مراقبت شديد بر روي دانشآموزان که باعث مضطرب شدن آنها خواهد شد.
عوامل مؤثر در خلاقيت دانش آموزان در آموزش و پرورش
1- دانشآموز ازعشق ورزيدن به يک موضوع و پيگيري شديد آن نهراسد.
2- دانشآموز نيروهاي دروني خود را بشناسد، بفهمد، تمرين کند، رشد نمايد، مسائل را کشف کند و از آن لذت ببرد.
3- دانشآموز ياد بگيرد که چگونه خود را از انتظارات ديگران آزاد نمايد.
4- دانشآموز خود را از قيد و بندها رها کند تا از استعدادهاي خود بهتر استفاده نمايد.
وظايف معلمان در افزايش خلاقيت فراگيران
1- معلم تفکر را با ارزش بداند.
2- معلم بچهها را نسبت به محرکهاي محيطي حساستر کند.
3- معلم دانش آموزان تشويق به دستکاري عقايد و اشياء نمايد.
4- معلم چگونگي آزمايش منظم عقايد را به دانشآموزان ياد بدهد.
5- معلم تحمل عقايد تازه را در دانشآموزان افزايش دهد.
6- معلم از تحميل يک الگوي خاص اجتناب کند.
7- معلم يادگيري خودانگيز را تشويق و ارزشيابي کند.
8- معلمان با روحيه و حادثهجو باشند.
9- معلمان به دنبال کسب مهارتهاي جديد در رشتههاي گوناگون باشند.
10- معلمان فرصتهايي را ايجاد کرده تا تفکر خلاق را در فراگيران افزايش دهند.
11- معلمان در کلاس، جوي فعال و فضايي آزاد بوجود آورده تا تفکر خلاق ايجاد شود.
12- معلمان اعتماد به نفس در دانشآموزان را تقويت کنند.
13- معلمان از تمسخر کردن فراگيران پرهيز نمايند.
14- معلمان دانشآموزان را به حل و تصرف در مفاهيم هدايت کنند.
15- معلمان از روش فعال در تدريس استفاده کنند.
خلاقیت و محیط 2
افزودن دیدگاه جدید